سنبل دمیدن (شُ دَ) ریش و خط برآمدن. تازه موی بر عارض دمیدن: یکی را سنبل از گل برکشیده یکی را گرد گل سنبل دمیده. نظامی ادامه... ریش و خط برآمدن. تازه موی بر عارض دمیدن: یکی را سنبل از گل برکشیده یکی را گرد گل سنبل دمیده. نظامی لغت نامه دهخدا